پایگاه خبری روژمان نیوز

سمیرا مرادپور

مدیر مسئول پایگاه خبری روژمان نیوز

۱۴۰۳-۰۲-۲۴

پایگاه خبری

بازشناسی مفهوم دولت در پرتو منویات حقوق عمومی

دکتر پژمان غفوری

روژمان نیوز-شناخت مقوم مبهم دولت ، برای تفکیک هر یک از بخش های حاکمیت ضروری است . دولت به شرح آن چه خواهد گذشت ، حاکمیت است و نه قوه مجریه بنابر این به صورت اجمالی به مفهوم و ماهیت دولت به شرح ذیل خواهیم پرداخت :

۱ _ دولت از لحاظ لغوی : زبان شناسان ریشه کلمه فوق را که دول است ، به دست به دست شدن و جا به جا شدن یک چیز معنا کرده اند ، به طور مثال در مصباح المنیر تداول القوم الشی را تفسیر کرده است به این که گاه در دست این و گاه در دست آن باشد . یا احمد بن زکریا در معجم خود ، ماده فوق را به تحول و انتقال مکانی تفسیر کرده است و گفته است اندال القوم وقتی استعمال می شود که آنها نقل مکان بدهند یا تداول القوم الشی بینهم را به معنای جا به جایی آن شی در بین قوم دانسته است . غلبه در جنگ نیز یکی دیگر از معانی مورد نظر برخی از اهل لغت است ، همان طوری که ابن اثیر در نهایه بیان داشته ادیل لنا علی اعدائنا به معنای پیروزی بر دشمنان است یا کلام ابی سفیان که گفته بود ندال علیه و یدال علینا بدین معناست که گاه غلبه از آنهاست و گاه از آن گروه مقابل . برخی از زبان شناسان معاصر نیز معنای اصلی این واژه را همان انتقال با ویژگی تحول در حالت و کیفیت ، دانسته اند . به هر حال انتقال و جا به جایی در معنای این واژه مسلم است و در قرآن کریم هم جز در دست به دست شدن اموال ( آیه ی ۱۴۰سوره ال عمران ) استفاده نشده است . نکته ای که در این میان از دید اهل لغت مخفی مانده ، تناسب کاربرد وسیع این واژه در معنای حاکمیت و نظام سیاسی است که به آن کمترین اشاره ای ، دیده نمی شود . البته دولت در این مفهوم برای فقها هم چندان مورد توجه واقع نشده ، آن چه در مطالعات سیاسی با رویکرد فقه همواره موضوعی آشنا بوده محوریت شخص حاکم و شرایط و اختیارات وی همچون افتا ، قضاوت و … از زاویه ی آرمان گرایی سیاسی بوده است . در هر حال در روایات مواردی دیده می شود که دولت به معنای قدرت سیاسی استفاده شده است . بنابر این در تعریف اصطلاحی دولت به ناچار باید آن را معادل حکومت دانست و مهمترین ویژگی آن اعمال سلطه است که به وسیله ای اشخاص یا نهادها آشکار می گردد ‌.

۲ _ دولت در معنای اصطلاحی : مطابق تعریف برخی از صاحب نظران در عرصه فقه سیاسی ، دولت مجموعه ای از مناصب حکومتی و حاکمانی است که مسوولیت اساسی آن ، مدیریت کلان امور شهروندان یک جامعه در چارچوب قوانین فراگیر ، فارغ از سلیقه ها و خویشاوند افراد میباشد (( دولت مجموعه ای از افراد و نهادها است که قوانین فائقه را در یک جامعه وضع و با پشتوانه قدرت برتری که دارند اجرا می کنند )) . در تعریف فوق به دو رکن و جز در شکل گیری دولت ها اشاره شده است . اول : حاکمان و دوم : موسسات و ارگان ها ، و معلوم است که از میان این دو ، حاکمان عنصر متغیر بوده ولی موسسات یا نهادها تا حدودی ثبات و استمرار دارند و چه بسا به لحاظ همین عدم ثبات شخصیت حقیقی حکام بتوان وجه تسمیه و تناسب میان معنای لغوی و اصطلاحی دولت را یافت چرا که از معنای لغوی دولت نیز عبارت بود از تحول و انتقال .

نکته ای که از تعریف فوق نباید مغفول واقع شود عمومیت آن نسبت به تمام دول است اعم از این که مبتنی بر قرار دادهای اجتماعی باشند یا برخاسته از فرهنگ و باور دینی ، گرچه فی نفسه و فی ما بین خود باز تفاوت هایی دارند .