پایگاه خبری روژمان نیوز

سمیرا مرادپور

مدیر مسئول پایگاه خبری روژمان نیوز

۱۴۰۳-۰۲-۲۳

پایگاه خبری

در آمدی بر درک ماهیت امنیت ملی

نویسنده: پژمان غفوری _ ثنا احمدی

روژمان نیوز-

روژمان-امنیت ملی مفهومی آمریکایی است که پس از جنگ جهانی دوم مطرح گردید . این اصطلاح از همان آغاز دوران رواج خود همانند بسیاری از اصطلاحات عینی طوری به کار گرفته شده است که به ظاهر مفهومی روشن و بدیهی داشت در حالی که شاید تبدیل آن به الفاظ عملیاتی مشکل باشد. بنابراین تعریف و تحلیل مفهوم امنیت ملی سابقه چندانی ندارد و اصولاً از جنگ جهانی دوم به این طرف است که پژوهشگران علوم اجتماعی و سیاسی به این مفهوم به عنوان مفهومی تحلیلی و زمینه‌ای مطالعاتی روی آورده اند.

با توجه به عوامل مؤثر در امنیت ملی یعنی سرزمین، جمعیت و نظام سیاسی، برخی نویسندگان حفظ جان مردم، حفظ تمامیت ارضی، حفظ سیستم اقتصادی و سیاسی و حفظ استقلال و حاکمیت کشور را از مؤلفه‌های اصلی امنیت ملی می-دانند.

علل و عوامل تفاوت دیدگاه‌های کشورها درباره اهداف امنیت ملی بسیار است. میزان قدرت، موقعیت جغرافیایی، جمعیت، وضعیت اقتصادی، نوع حکومت، ماهیت دولت و سنن و سوابق تاریخی و ایدئولوژیک از جمله عواملی هستند که بر سمت¬گیری مقاصد امنیتی یک کشور تأثیر می‌گذارند. چون تقریباً همه این عوامل پویا هستند و در گذر زمان تغییر می‌کنند، ناگزیر باید عنصر تاریخ و زمان را هم به آنها افزود. این است که می‌بینیم دیدگاه¬های امنیتی کشورها و دولت¬ها با هم فرق می‌کند و حتی دیدگاه امنیتی یک کشور ممکن است در هر زمان دستخوش تغییر شود.

برخی امنیت ملی را احساس آزادی کشور در پیگیری اهداف ملی و فقدان واهمه و تهدید جدی از خارج، نسبت به منافع اساسی و حیاتی کشور می¬دانند. مفهوم امنیت ملی در این تعریف به آزادی، آرمان¬ها و منافع ملی و حیاتی کشور بستگی دارد. از این رو امنیت ملی هم امری نسبی تلقی می¬گردد.

بسیاری از آنان که واقع¬گرا نام گرفته¬اند، امنیت ملی را با امنیت نظامی هم معنا گرفته¬اند. این نگاه به مقوله امنیت که صرفاً بر مؤلفه¬هایی چون دشمن خارجی و منافع مشروع ملی تأکید دارد، امروزه از نظر بسیاری ساده انگارانه به نظر می‌رسد. تعبیر امنیت ملی همواره همراه با اصطلاحاتی چون منافع ملی، منافع حیاتی، ارزش¬های اساسی و غیره به‌کار می‌رود و این امر نشانگر این واقعیت است که امروزه این مفهوم وجوه و ابعاد بسیار گسترده‌تری یافته و دیگر با تعاریفی چون تعریف پیش گفته شده قابل تحلیل نیست. در طی این فرآیند، امنیت از محدودیت تک ساحتی و تک ساختی خارج و در مفاهیم، اصول و هنجارهایی با ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به گونه¬ای متفاوت متجلی شده است. به بیان دیگر، امنیت سطوح فردی، اجتماعی، انسانی و جهان¬گرا را علاوه بر دولت محوری و تمرکز بر جنبه نظامی در برگرفته است.

گفتمان جدید امنیت ملی به شدت تحت تأثیر فرایند جهانی شدن قرار گرفته است. در این گفتمان، امنیت دیگر در فقدان تهدید تعریف نمی‌شود، بلکه بر مبنای ماهیتی ایجابی، بر وجود اطمینان خاطر نزد شهروندان دلالت دارد. برخلاف گفتمان منفی امنیت که مؤلفه اصلی آن فقدان تهدید نسبت به منافع و مصالح مبهم است، در گفتمان مثبت، امنیت به رتبه فروتری تقلیل یافته و در پرتو متغیرهای دیگری چون قدرت، تعریف می‌شود. از این دیدگاه، امنیت ملی به مجموع توانمندی‌های طبیعی، بهره¬برداری و راهبردی یک نظام برای دستیابی به منافع ملی اطلاق می‌شود و نبود تهدید صرفاً مقدمه تحقق آن به حساب می آید.

دین مبین اسلام برنامه جامع و کاملی را برای زندگی انسان پی ریزی کرده است. لذا عمل به تعالیم این دین می¬تواند به استقرار نظم امنیت در جامعه بیانجامد. با عمل به تعالیم اسلام می¬توان از بسیاری از انحرافات که عامل بی نظمی و ناامنی در جامعه هستند جلوگیری کرد. قرآن کریم به عنوان عالی¬ترین سرچشمه تعالیم آسمانی می¬فرماید خداوند به کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند وعده می¬دهد که آنها را قطعاً جانشین خود در روی زمین قرار دهد. همانگونه که پیشینیان را خلافت بر روی زمین بخشید و دین و آیینی را که برای آنها پسندید پا برجا و ریشه¬دار خواهد ساخت و خوف و ترس آن¬ها را به امنیت وآسایش مبدل خواهد ساخت. یا قرآن کریم در جای دیگر از مردمانی سخن می¬گوید که دارای منطقه¬ای امن، آرام و مطمئن بودند که در اثر کفران نعمت خداوند لباس ترس و گرسنگی بر آنان پوشید در اهمیت نظم در فرهنگ اسلام نیز همین بس که امام علی(ع) توصیه به نظم را در کنار تقوای الهی قرار می¬دهد. جمله شریفی که گوش تمام مسلمانان  آن حضرت با آن آشناست و پس از گذشت سال¬ها ائمه جمعه در ابتدای هر خطبه تکرار می¬کنند: «اوصیکُم بِتَقْوَی اللّه وَ نَظمِ اَمْرِکُم؛ شما را به پرهیزکاری و نظم در کارها سفارش می¬کنم».

دستورات  دین مبین اسلام هم در بعد فردی و هم اجتماعی می¬تواند باعث ایجاد نظم و امنیت شود. در بعد فردی ممکن عمل یک شخص باعث ایجاد ناامنی یا بی نظمی در جامعه شود. امنیت و نظم دو واژه کاملاً مرتبط با هم، و بر روی یکدیگر اثر گذارند. اما به صورت کلی می¬توان گفت خطر و تهدید در جامعه هر گاه معطوف به بیرون از مرزها باشد پای امنیت ملی در میان است و هرگاه در داخل مرزهای کشور باشد بیش از آنکه با امنیت ملی در ارتباط باشد با نظم عمومی در ارتباط است. اسلام برای هر دو مورد برنامه دارد البته به نظر می¬رسد در مورد امنیت حساسیت بیشتری از خود نشان داده باشد و به همین جهت وظایف سلبی و ایجابی متنوعی را برای مسلمانان در نظر گرفته است.

اولین و ابتدایی¬ترین وظیفه که اسلام در باب امنیت برای مسلمانان مقرر داشته است وجوب جهاد تدافعی است. این نوع از جهاد زمانی که دین، ناموس، مال و یا سرزمین مسلمانان در خطر قرار می¬گیرد و مورد تهاجم بیگانگان قرار می¬گیرد. بر تمامی مسلمانان واجب است و هر کس که توان دفاع دارد اعم از کوچک و بزرگ دارا و ندار باید در آن مشارکت کند و جهاد تدافعی حتی بدون اذن امام نیز واجب است. علاوه بر این دین مبین اسلام حتی در زمان صلح نیز به مسئله  امنیت توجه داشته و حراست از مرزها و نگهبانی در مرز را برای مسلمین مستحب می¬داند و اگر این نگهبانی از چهل روز بگذرد ثواب جهاد دارد.

علاوه بر این وظایف ایجابی در باب امنیت که به صورت مختصر بیان شد، مسلمانان وظایف سلبی متعددی  نیز دارند. آنان به هیچ عنوان حق همکاری با دشمنان را ندارند. فروش سلاح به آنان حرام است. دادن هرگونه اطلاعات به آنان جرم و در صورتی که کسی اطلاعات نظامی را به سپاه دشمن برساند جاسوس شناخته می¬شود و مجازات آن مرگ است.

اما در باب نظم عمومی که بیشتر معطوف به داخل است اسلام احکام و دستورات بسیار متنوع¬تری را صادر نموده است. بدیهی است که آنچه بیش از هر چیز دیگر می¬تواند باعث ایجاد نابهنجاری در اجتماع و آسیب به نظم عمومی شود جرایمی مانند قتل، سرقت، قمار، توهین، آزار و اذیت دیگران و… می¬باشد. دین مبین اسلام از اولین روزهای ظهورش با اینگونه اعمال به عنوان مظاهر و مصادیق بی¬نظمی مبارزه نموده و آنان را حرام شرعی اعلام کرده است تا مسلمین از ارتکاب آنان خودداری نمایند و اما اگر کسی حدود الهی را رعایت نکند و مرتکب گناهی مانند آنچه ذکر شد گردد می¬توان مجازات¬هایی را که شرع مقدس اسلام برای آن پیش بینی نموده است اجرا نمود. اجرای مجازات به عنوان آخرین راه برخورد با عوامل مخل نظم می-تواند نقش بسزایی در ایجاد نظم و ثبات داشته باشد.

یکی دیگر از عواملی که همواره عامل بروز ناامنی و ایجاد بی¬نظمی در کشورها بوده است اختلافات سلیقه¬های درونی و کشمکش بر سر قدرت بوده است. این کشمکش¬ها گاه به صورت اختلافات لفظی،گاه به صورت تظاهرات خیابانی و در بدترین حالت به صورت جنگ داخلی نمود پیدا کرده است. پدیده¬ای که امروز شمار بسیاری از کشورهای خاورمیانه با آن روبرو هستند. همه شاهد این واقعیت هستم که این اختلافات وکشمکش¬ها در منطقه صدها هزار نفر را قربانی، میلیون¬ها نفر را بی-خانمان و آواره نموده است و رفاه و آسایش و امنیت را به یک رویا تبدیل کرده است. با توجه به همین واقعیات دین مبین اسلام بر جایگاه ولایت تاکید پر معنایی دارد و قرآن کریم به مسلمین امر می¬کند که به حبل الله (قرآن و اهل بیت پیامبر) چنگ بزنند. آیات و روایات بسیاری در زمینه اهمیت ولایت آمده است که پرداختن به آن¬ها در این وجیزه میسر نیست. اما کلام شریف امام صادق(ع) که می¬فرمایند: اگر فقط دو نفر باشند باید یکی رهبر و دیگری راهرو باشد،  می¬تواند اهمیت جایگاه ولایت را به درستی نشان دهد. مردم مکلفند که حول محور رهبر عالم عادل اختلافات و کمکش¬ها را کنار گذاشته و متحد شوند. از همین رو هر گونه اقدام علیه رهبر جامع الشرایط حرام شرعی می¬باشد.

نکته آخر آنکه دین مبین اسلام برای لحظه لحظه زندگی مسلمانان برنامه ریزی نموده است. اسلام از کوچکترین و کمترین امور مانند جزئیات نظافت شخصی تا امور سیاسی و حکومتی را در برنامه جامع خود لحاظ نموده است. این برنامه ریزی دقیق بدون تردید می¬تواند به ایجاد نظم و امنیت بیانجامد. به عنوان نمونه امر به تسامح با دیگران در خانواده و اجتماع، وجوب دستگیری از دیگران، خوشرویی و احترام به دیگران، پرهیز از آلایش و غرور و تکبر و… عوامل ایجاد نظم و امنیت در جامعه هستند.