پایگاه خبری روژمان نیوز

سمیرا مرادپور

مدیر مسئول پایگاه خبری روژمان نیوز

۱۴۰۳-۰۲-۲۱

پایگاه خبری

نگاهی بر موانع سد راه پیشرفت زنان

سمیرا مرادپورروزنامه نگار

#پیشرفت کردستان

میزان مشارکت و اشتغال، یکی از شاخص های اصلی نوسازی اقتصاد ملی و توسعه اقتصادی محسوب می شود و میزان و نحوه مشارکت اقشار مختلف مردم از جمله زنان در فعالیت های اقتصادی یکی از عوامل و شاخص های امر توسعه می باشد. با اینکه الزام اقتصادی اشتغال و مشارکت زنان، هم اینک در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان بحثی جدی مطرح می باشد و لکن هنوز در کشورهای در حال توسعه تعادل قابل قبولی مابین فعالیت های زنان و مردان وجود ندارد. به عنوان مثال چنانچه هزینه کارگران زن بالا باشد این امر سبب ترجیح دادن کارگران مرد می شود. از طرف دیگر با توجه به موضوع باروری و مرخصی زایمان، زنان در مقایسه با مردان شانس کمتری در احراز مشاغل دارند. این مشکل بخصوص در کشورهایی که هزینه ایجاد و اداره مهد کودک بر عهده کارفرما می باشد سبب استخدام کمتر زنان می شود. در این کشورها چون کارفرما از هزینه مادری آگاه است، رغبت کمتری نسبت به استخدام زنان از خود نشان می دهد.

از جمله مسائل اقتصادی دیگر، صاحب سرمایه نبودن زنان است. در بسیاری از مناطق کشورهای در حال توسعه، حق مالکیت و اداره اموال به شکل قانونی یا در عمل از زنان سلب می شود. لذا در بسیاری از مشاغل، زنان امکان راهیابی و ایجاد کارگاه و بنگاه تولیدی را ندارند چرا که بسیاری از امور و مشاغل (به ویژه بخش خصوصی) مستلزم سرمایه گذاری یا خرید سهام افراد است که زنان از برخورداری از چنین حقوقی محروم می باشند.

آموزش، یکی از زمینه های زیربنایی تقویت آگاهی افراد است که موجب می شود تا افق های روشن تری را فرا روی آنها قرار بدهد. یکی از ابعاد مهم و برجسته آموزش این است که دامنه فرصت ها و چشم انداز وسیع تری از انتخاب و اختیار را در مقابل انسان ها می گشاید و آنان را نسبت به پذیرش اندیشه های برتر پذیرا و توانا می سازد. تجربه زندگی ثابت کرده که زنانی که حتی تا حدودی از موهبت آموزش ابتدایی برخوردارند، مدیران توانمندی برای اداره منابع خانه داری بوده و در زمینه فعالیت های مربوط به تندرستی، بهداشت، تغذیه و تعلیم و تربیت و … موجبات ارتقا و بهزیستی خانواده و اعضای خانواده را فراهم می آورند.

به علاوه آموزش و پرورش صحیح و متعهدانه، این امکان را برای زنان میسر می سازد که بر پیشداوری های غلط اجتماعی فایق آمده و سررشته زندگی را خود به دست گیرند و جایگاه و هویتی متناسب شئون یک زن بیابند و از این طریق هر چه بیشتر در عرصه های اقتصادی و اجتماعی مشارکت داشته باشند.

بر عکس، محروم ماندن از آموزش و پایین بودن سطح آگاهی و معلومات، دامنه انتخاب زنان را تنگ و وابستگی شان را تشدید نموده و در خانواده و زندگی عمومی نقشی حاشیه ای خواهند داشت.

به همین ترتیب بی سوادی به عنوان یک معضل اساسی مطرح و دیگر عوامل و شرایط نیز نظیر شغل، تندرستی، نگرش به مشکلات، درک عمومی و اجتماعی و قدرت تحلیل و حل مسائل و … همگی به نوعی متأثر از چگونگی تحصیلات زنان می باشد. پر واضح است زنانی که به سوادآموزی می پردازند در جامعه و خانواده احترام بیشتری کسب می کنند. در جستن کار و کاریابی از شرایط و مهارت های بهتر و بیشتری برخوردارند و می توانند حقوق بیشتری دریافت نمایند.

زنانی که فرصت تحصیلی و آموزشی برای آنان فراهم شده و از قید برخی نگرش های منفی فرهنگی که ریشه در خرافات دارد رهیده اند، به مقامات عالی دست یافته و توانسته اند خدمات ارزنده ای به جامعه ارائه دهند. از طرف دیگر تحصیل و سوادآموزی زنان و دختران خلاقیت هایشان را افزایش داده و بر قدرت شان در خانواده می افزاید. متأسفانه با تفوق اندیشه منزلت پایین زن شخصیت آنان به گونه ای قوام می یابد که به سختی خود را باور داشته و در عرصه های مختلف فعالیت های اجتماعی و اقتصادی حضور می یابند. با این تفاصیل نباید فراموش کرد زنان نشان داده اند در شرایط سخت و دشوار نیز می توانند همپای مردان در بسیاری از امور و تصمیم گیری های اجتماعی و اقتصادی نقشی مؤثر و بسزا داشته باشند.